تعداد مطالب 1742

تفکرمان تفکر سلیمانی باشد نه قارونی

  • کد خبر : 13068
تفکرمان تفکر سلیمانی باشد نه قارونی

حجت الاسلام والمسلمین محمد شمس مدیر حوزه علمیه استان یزد درجمع طلاب مدرسه علمیه حجت بن الحسن(عج) شهرستان میبد ضمن گرامیداشت مقام استاد با اشاره به آیه (فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا _ در آنجا بنده‌ای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف […]

حجت الاسلام والمسلمین محمد شمس مدیر حوزه علمیه استان یزد درجمع طلاب مدرسه علمیه حجت بن الحسن(عج) شهرستان میبد ضمن گرامیداشت مقام استاد با اشاره به آیه (فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا _ در آنجا بنده‌ای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف خاصی از نزد خود عطا کردیم و هم از نزد خود وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم _۶۵/کهف)، عنوان کرد: این آیه مربوط به اساتید بوده و نکاتی را پیرامون اساتید بیان می کند.

وی ادامه داد: اولین نکته در جمله (عبدا من عبادنا) این است که استاد باید عبد باشد که وقتی عبد شد مقامش بالا میرود که قران در جای دیگر می فرماید: (سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَیٰ بِعَبْدِهِ _ ١/اسراء) اگر عبد بشوی مقامت بالا رفته و متعالی می‌شود.

استاد حوزه علمیه استان یزد با اشاره به جریانی پیرامون امام حسن مجتبی علیه السلام گفت: امام حسن مجتبی علیه السلام با شخص دیگری در بیابان راه می رفتند که به درختی خشکیده رسیدند و امام حسن مجتبی علیه السلام به آن درخت خشکیده تکیه زد، سپس کسی که کنار حضرت بود گفت: ایکاش این درخت سبز می شد و خرما میداد و ما از این خرما استفاده می کردیم.

وی ادامه داد: همینکه این شخص این خواسته خود را عنوان کرد، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام یک جمله ای فرمود و درخت سبز شد و در ادامه ساربانی که همراه ایشان بود گفت: عجب سحر و جادویی. حضرت فرمودند: نه سحری و نه جادویی در میان است بلکه خداوند دعای فرزند پیامبر (ص) خود را مستجاب کرد.

حجت الاسلام والمسلمین شمس تشریح کرد: امام نفرمودند که خداوند دعای امام را مستجاب کرد بلکه فرمودند خداوند دعای فرزند پیامبر (ص) خود را مستجاب کرد.

وی در ادامه افزود: اگر کسی بنده خدا باشد خداوند دعایش را مستجاب میکند و این از خصوصیات خاص امام (ع) نیست بلکه هرکسی بنده خدا بشود خداوند دعایش را مستجاب می‌کند.

مدیر حوزه علمیه استان یزد گفت: فرزند رسول اکرم (ص) بودن نه از جهتی که نسب ایشان، پسر دختر پیامبر (ص) بود بلکه از آن جهت که پیامبر (ص) و امیرمؤمنان علی (ع) (ابواه هذه الامه) هستند.

وی ادامه داد: ما فرزندان پیامبر (ص) هستیم یعنی زمانی فرزند پیامبر می‌شویم که در زندگی خویش گناه نکنیم و عبد خدا باشیم.

حجت الاسلام والمسلمین شمس گفت: خداوند به حضرت نوح (ع) می‌فرماید که (لیس من اهلک) فرزندت از اهل تو نیست ولی در مورد سلمان می‌فرمایند: سلمان منا اهل بیت.

حجت الاسلام والمسلمین محمد شمس با بیان بخش بعدی آیه (۶۵/کهف _ آتَیْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا)، توضیح داد: هرچه داریم از خداست و تفکرمان باید تفکر سلیمانی باشد نه تفکر قارونی.

وی ادامه داد: به قارون میگویند این همه ثروت را از کجا اورده ایی، که در پاسخ میگوید: از علم خود، اما حضرت سلیمان (ع) می‌فرماید: هذا من فضل ربی.

شمس گفت: وقتی تفکرمان تفکر سلیمانی شد خداوند آنچه داریم را افزون میکند چنانچه پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: رب زدنی علما.

حجت الاسلام والمسلمین محمد شمس در ادامه سخنان خود با بیان آیه (قَالَ لَهُ مُوسَیٰ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَیٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا _ موسی به آن شخص دانا (و خضر زمان) گفت: آیا من تبعیت (و خدمت) تو کنم تا از علم لدنّی خود مرا بیاموزی؟ _ ۶۶/کهف) و در توضیح آنچه که طلاب باید رعایت کنند، گفت: حضرت موسی (ع) به حضرت خضر (ع) می فرماید: آیا اجازه میدهی که همراه تو بیایم؟

وی ادامه داد: حضرت موسی (ع) چنان حضرت خضر (ع) را بالا میبرد که گویا وجود حضرت موسی (ع) در مقابل خضر (ع) یک بنده ای بیش نیست. همانگونه که رسول گرامی اسلام (ص) و امیرمؤمنان (ع) می‌فرمایند: جلوی پای استادت بلند شو اگرچه حاکم یا سرپرست باشی.

حجت الاسلام والمسلمین شمس یادآور شد: نکته این آیه این است که باید احترام زیادی برای اساتیدمان بگذاریم.

وی در ادامه بیان کرد: خدا رحمت کنه حضرت امام خمینی (ره) که امام (ره) می آمد کنار مزار استادشان آیت الله ملکی تبریزی و با گوشه عبای خود مزار استادشان را تمیز می کردند.

حجت الاسلام والمسلمین شمس گفت: دوچیز در رشد معنوی و مادی ما بسیار اثرگذار است، احترام به پدر و مادر و نیز احترام به اساتید.

مدیر حوزه علمیه استان یزد در بیان خاطره مرحوم علامه مصباح یزدی (ره) گفت: ایشان می فرمودند: ما یک تعداد طلاب بودیم که پای درس استادی شرکت می کردیم ولی درس را نمی فهمیدیم که همین امر باعث شد تا طلاب تصمیم گرفتند به پای درس این استاد نروند و در نهایت کلاس درس این استاد تعطیل شد.

وی ادامه داد: علامه مصباح (ره) گفت: من شب با خدا یک قراری بستم که من برای حفظ آبروی این استاد و برای خدا در درس این استاد حاضر شوم. علامه مصباح (ره) می فرماید: فردایش که در درس آن استاد شرکت کردم به گونه ای شد که انگار این استاد، استاد دیگری شد و خداوند چنان فهمی در ذهن من انداخت که بسیار راحت درس و مطالبی که توسط استاد عنوان میشد را می‌فهمیدم و علت این بود که من فقط و فقط برای اینکه آبروی استاد ریخته نشود و فقط برای خدا پای درس حاضر شدم که خداوند اینگونه تغییر داد.

نویسنده کتاب تجدید حیات علمی تشیع در ادامه مبحث گرامیداشت مقام و جایگاه والای استاد، گفت: آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی وقتی اسم استادشان را می آوردند همواره میگفتند: (روحی له الفداء).

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://heyazd.ir/?p=13068

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.