حجتالاسلاموالمسلمين محمد شمس در جمع كاركنان مديريت حوزه علميه استان يزد با اشاره به حديثي از حضرت علي(ع) اظهار داشت: اميرالمومنين علي (ع) ميفرمايند الاعِتبارُ يُثمِرُ العِصمَةَ يعني ثمره عبرت گرفتن و پندآموزي دوري از خطا و عصيان است.
مدير حوزه علميه استان يزد افزود: حضرت ميفرمايند الاعتبار یفید الرشاد كه معناي آن اين است كه عبرتگرفتن و پندآموزی، هدایتآور و موجب استقامت در طریق حق است.
حجتالاسلاموالمسلمين شمس با اشاره به اينكه ظرفيت پند گرفتن بايد در خود شخص باشد ادامه داد: طبق فرموده حضرت علي(ع) در هر چیزی پند و عبرتی برای فرزانگان و اندیشمندان است و شخص هم بايد آن را طلب كند.
مدير حوزه علميه استان يزد با ذكر يك روايت تاريخي افزود: پس از سام بن نوح، از اولاد او پادشاهی در عجم به حکومت رسید که نامش نمرود بود و عجم او را کیکاووس میگفتند. او كه مردی بتپرست و ستمکار بود و بتخانههای زرین و ثروت فراوان داشت پس از جنگهاي فراوان پادشاه مغرب و مشرق شد.
حجتالاسلاموالمسلمين شمس ادامه داد: نمرود هزار و هفتصد سال پادشاهی كرد و چنان متکبر و خودخواه شده بود که هرگز سر به سجده آفریدگار ننهاد و حتی به پندار باطل خود تصميم گرفت خدای آسمان را از پای درآورد!
مدير حوزه علميه استان يزد در ادامه با اشاره به داستان نجات نمرود در زمان نوزادي افزود: خداوند به عزراییل خطاب کرد که منصب قبض ارواح را به تو دادهام، آیا تا به حال دلت به حال کسی سوخته است؟ عزرائيل عرض کرد: بارالها! هنگام قبض روح بر تمام بندگانت رقت مینمایم ولی از جانب تو مأمور به فرمانت هستم. خطاب آمد که در این مدت کجا دلت بیشتر سوخت؟ عزرائيل عرض کرد: زمانی، کشتیای در حرکت بود. مرا امر فرمودی که کشتی را غرق نموده، مسافران آن را قبض روح نمایم، به دستورت کشتی را غرق کرده و همه سرنشینان آن را قبض روح نمودم، مگر یک زن و کودک خردسال که جدیدا متولد شده بود و آن زن و کودک روی تخته چوبی چسبیده و موج دریا آنها را به اطراف میانداخت. ناگاه مأمور شدم روح مادر را نیز بگیرم. آن طفل به تنهایی بر روی تخته چوبی باقی ماند و من بر آن کودک بسیار رقت نمودم.
حجتالاسلاموالمسلمين شمس ادامه داد: پس از آن از جانب خداوند خطاب آمد كه به موج دریا امر کردم او را به جزیرهای خوش آب و هوا اندازد. باد را دستور دادم که خار و خاشاک روی بدنش نریزد. ابر را فرمان دادم که بر او باران نبارد، خورشید را گفتم که حرارت خود را به او نرساند و در آن بیشه، پلنگی تازه زاییده بود. او را دستور دام که آن طفل را شیر دهد و آن پلنگ هر روز پیش از شیر دادن بچه خود، نزد او آمده و او را شیر میداد تا سیر شود. اندک اندک بزرگ شده، استخواناش محکم گشته، به راه افتاد و در آن جزیره گردش مینمود تا اينكه مسافران يك كشتي او را ديده و با خود به شهرشان بردند و كار او بالا گرفت تا آنكه او را پادشاه نمودم. آنگاه با من ستیز آغاز نمود و اظهار دشمنی کرد و هنگامی که حضرت ابراهیم فرمود: خدای من، خدای آسمانها و زمین است، گفت: خدای او، منم و باید به آسمان بروم و خدای او را به قتل رسانم.
مدير حوزه علميه استان يزد با بيان اينكه خداوند هيچگاه بندهاي را نااميد نميكند اظهار داشت: نمرود تصمیم گرفت با خداوند بجنگد. پس تيري در كمان گذاشت و به آسمان پرتاب كرد. در آن میان به جبراییل خطاب آمد که ماهی را از دریا گرفته، مقابل تیرش نگاه دارد که جبرییل عرض کرد: خدایا! نمرود به پندار خود به جنگ با تو آمده و جنابت اینگونه به او مهربانی میکنی! خطاب آمد: ای جبرییل! هرچه باشد او بنده من است، او را محروم و مأیوس نمیکنم و آنگاه که تیر خونآلودش بازگشت، نمرود گفت به یقین خدای آسمان را کشتم و به حضرت ابراهیم گفت: خدای آسمان را به قتل رساندم.
حجتالاسلاموالمسلمين شمس با بيان اينكه بايد هميشه قدردان نعمتهاي الهي باشيم خاطرنشان كرد: از اين داستان ميتوانيم اين پند و عبرت را به دست بياوريم كه برخي انسانها تا چه حد در مقابل خداي خود سركشي و طغيان ميكنند و نعمتهاي او را ناسپاسي ميكنند و ميبينيم با اينهمه نعمت و لطفي كه خداوند به نمرود داشت ولي باز هم او در برابر خداوند سر تسليم فرود نياورد و در نهايت به بدترين وجه مورد خشم خداي خود قرار گرفت.